-
چهارشنبه ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
-
۱۰:۴۴ ق.ظ
در نتیجه تخصیص آب آسان و کفر نعمت آب سد علویان، دریاچه پساب ایجاد شده است؛
مقایسه تطبیقی سطح پساب کاوهسودا با آب دریاچـه سـد علـویان
(تحقیق و گزارش مشترک دو رسانه مکتوب فیروزه شرق و روز مراغه و پایگاه خبری دیدهبان و پایگاه خبری ورائوی)
کفر نعمت آب در کاوهسودای مراغه به خاطر دسترسی آسان به آب شیرین سد علویان از آغاز تأسیس کارخانه وجود داشته و در تنشهای شدید آبی نیز از جریان نیفتاده است.
کفر نعمت آب در کاوهسودا از میزان خروجی و سطح انباشت پساب در لاگونهای ترسیبی و تبخیری کارخانه قابل احصاء بوده و رفتار دوگانه مالک کاوهسودا در مدیریت پسماند و پساب این کارخانه در مراغه با دو نمونه دیگر متعلق به خود در سرخه سمنان و کاوه فیروزآباد کاملاً متفاوت میباشد و از مقایسه تطبیقی سطح انباشت پساب در لاگونهای سه کارخانه یاد شده، میتوان دریافت که مصرف آب در مراغه، خیلی بیشتر از سمنان و فیروزآباد بوده و استفاده از تصفیهخانه و بازچرخانی آب در کاوهسودای مراغه معطل بوده در حالی که در دو نمونه دیگر که پس از مراغه ایجاد شدهاند، وجود دارد.
مقایسه تطبیقی سطح دریاچه سد علویان با وسعت 142 هکتار و سطح انباشت پساب کاوهسودا در لاگونها با وسعت 176 هکتار که بالغ بر 85 درصد آن پر شده است، هشدار جدی به مسئولان محلی، استانی و کشوری است که هرچه سریعتر در رفتار خود نسبت به کاوهسودا تجدید نظر کرده و از دراختیار گذاشتن آب شیرین سد علویان به عنوان مایه حیات به شرکتی که بدون تصفیهخانه و بازچرخانی آب، آن را به عامل ممات تبدیل میکند، اجتناب نمایند.
جریان رقابت در جابجایی آب از سد علویان در شمال مراغه و استحاله آن به پساب خطرناک و تشکیل دریاچه سودا در جنوب، پرده از کفر نعمت آب در مراغه برمیدارد که در مواقع خشکسالی و تحلیل ذخیره آب سد علویان، وسعت دریاچه فیروزهای سودا به مراتب بیشتر از سد بیرمق علویان میشود.
بدون شک، نظام توزیع آب سد علویان باید تغییریافته و آب شیرین این سد برای توسعه صنایع غذایی، صنایع تبدیلی کشاورزی، مجتمعهای گردشگری، پارک آبی و حفظ عنوان باغشهری مراغه به باغهای منطقه اختصاص یابد تا در شرایط جدید، فرصت سرمایهگذاری واقعی و رقابتی در منطقه فراهم شده و رونق تولید و افزایش تولید واقعاً محقق گردد.
کارخانه کاوهسودای مراغه در سال 1382 با تخصیص 4 میلیون متر مکعب آب شیرین، ارزان و بدون هیچ هزینه پمپاز بخاطر سطح استاتیک موقعیت دریاچه سد علویان نسبت به کارخانه، بوسیله دو خط لوله ۲۰ اینچ، برای تولید سالانه 200.000 تن کربنات سدیم، با سرمایهگذاری حاج ابراهیم عسگریان، به دست کارشناسان ایرانی و فرزندان مراغه، در جهت اشتغالزایی برای جوانان مراغه و منطقه به بهرهبرداری رسید تا نرخ بیکاری مراغه را که در آن زمان رتبه چهارم استان بوده است، بهبود بخشد.
این کارخانه به این حجم وسیع از آب اختصاصی نیز بسنده نکرده و در سالهای بعد، با گسترش تجهیزات کارخانه و خریداری صنایع کاغذ مراغه از اسفند 1389، در سکوت یا رضایت مسئولان، باز هم به بهانه بهبود وضعیت اشتغال، 4 میلیون مترمکعب آب اختصاصی آن کارخانه را به خدمت افزایش تولید کارخانه کاوهسودا درآورده و میزان تولید کربنات سدیم را به 400.000 تن افزایش دهد و این در شرایطی بوده است که 8 میلیون مترمکعب آب اختصاصی از سد علویان برای این دو کارخانه، تمام آب صنعتی سد علویان بوده و امکان واگذاری آب برای ایجاد هر نوع صنایع آببر دیگر را کاملاً از بین برده است.
علاوه بر آن، شکستن لاگونهای کاوهسودا در جریان بارندگی اردیبهشت 1389 که بزرگترین فاجعه زیستمحیطی منطقه را سبب شده و بیش از 650 پرونده شکایت علیه این کارخانه تشکیل شد، برای کاوهسودا فرصتی فراهم کرد تا با پرداخت خسارت و تملک صدها هکتار از زمینهای زراعی و باغهای سوخته روستاهای مراغه و بناب، چندین حلقه چاه عمیق در محدوده و اختیار این کارخانه قرار بگیرد و فرصت سهباره برای کاوهسودا فراهم نماید که علاوه بر آب خام سد علویان، از آبهای زیرزمینی منطقه نیز برای افزایش تولید کربنات سدیم تا میزان 500.000 تن استفاده نماید.
علاوه بر آن پساب ذخیره شده در لاگونهای کاوهسودا به حد هشدار رسیده و سطح پوشش آن قابل مقایسه با دریاچه سد علویان شده است و هر آن، احتمال شکست و تکرار فاجعه زیستمحیطی وجود دارد. بنابر این، ضرورت دارد عوارض آلایندگی این کارخانه در جهت سه کارکرد مهم، ضمانت اجرایی اصلاح فرآیند تولید و نصب تصفیهخانه، رفع خطر از تهدید بالقوه فاجعه سال 1389 و شتاب در توسعه شهری به جهت افزایش قابل توجه بودجه 1404شهرداری و دهیاریهای منطقه و افزایش اشتغال برقرار گردد.
(تفکر در مساحت لاگونهای کاوهسودا و دریاچه سد علویان در عکس هوایی که در یک روز تهیه شده ضروری است)
اما آنچه که خیلی مهم بوده و تاکنون مغفول مانده است، کفر نعمت کارخانه نسبت به حدود 10 میلیون متر مکعب آب آماده، خام، شیرین و ارزان بوده است که به کاوهسودا اختصاص یافته و باعث شده است این کارخانه، با وجود تنشهای آبی در برخی از سالها، هیچگونه مشکلی در دسترسی به آب نداشته و بدون هیچ اقدامی برای تصفیه و بازچرخانی آب، به تولید کربنات سدیم ادامه دهد و حجم انبوه پساب حاصل از کفر نعمت آب را، در لاگونهای خاکی، غیر استاندارد و بدون ایزوله لاستیکی، رها ساخته و سطح آن را به حدی از اشباع برساندکه موجب نگرانیهای عمیق کشاورزان پاییندست این منطقه شده و از تهدید طغیان پساب و تکرار فاجعه سال 1389، بیمناک باشند و این در حالی بوده است که مدیران کاوهسودا اصلاً چنین دغدغهای نداشته و شاید بازهم میخواهند اتفاق ناگوار قبلی تکرار شده تا بتوانند فرصتهای جدیدی برای خود خلق و بدون اینکه هیچ امتیازی بدهند، امتیازات جدید و جدیدتری از مسئولان مراغه و استان بگیرند و زمینهای سوخته بیشتری را به حیطه اختیار و تملک خود درآورند.
مدیران کاوهسودا در بحرانهای حادث فقط به قول و قرارهای بلااثر و بدوناقدام خود بسنده کرده و تعهداتی برای تاسیس تصفیهخانه داده و ایجاد واحد تولید کربنات کلسیم خبر میدهند که با احداث تصفیهخانه و بازچرخانی آب، حادث میشود ولی در عمل، هیچ اتفاق مثبتی را در جهت تغییر روند تولید و فرآیند مدیریت پسماند و پساب صنعتی خود عملیاتی نمیکنند.
بنابر این هیچ کاهشی در تولید پساب خروجی و انباشت آن در لاگونهای ترسیبی و تبخیری این کارخانه به چشم نخورده و هیچ نشانی از عمل به این تعهدات که با مقدار پساب خروجی قابل ارزیابی است، دیده نمیشود و به جای آن همواره با انباشت پساب و تکیه بر ضرورت تخلیه آن، در تلاش هستند مسئولان محلی و استانی را با تهدید امکان طغیان پساب تصفیهنشده کارخانه، تنها به یک تصمیم از پیش طراحی شده هدایت نمایند تا به هر ترتیب ممکن، احداث خط لوله جدید را تکمیل نمایند و با تلقین، تنها یک صفحه از گزارش 38 صفحهای دفتر برنامهریزی و پایش دانشگاه تبریز به مسئولان، بقبولانند که کیفیت پساب کاوهسودا با شوری آب دریاچه ارومیه مطابقت دارد تا پساب کارخانه را با تکمیل خط لوله به دریاچه ارومیه انتقال دهند، غافل از اینکه این تجربه قبلاً تکرار شده و انتقال پساب کارخانه از طریق دو خط لوله اتفاق افتاده و قابلیت خود را پس از چند سال به خاطر خاصیت ترسیبی و خورندگی پساب انتقالی از دست داده است و اگر خط لوله جدیدی هم احداث شود بازهم جوابگو نبوده و پس از بازه زمانی محدود، با رسوب پساب و خورده شدن و اضمحلال خط لوله، نفوذ آن در مسیر به خاک و آبهای زیرزمینی ادامه پیدا خواهد کرد.
برای آگاهی از سطح و میزان کفر نعمت آب کاوهسودا، کافی است با تعمق، تفکر و تطبیق و مقایسه لاگونهای این کارخانه با نمونههای مشابه متعلق به مالک مشترک در نقاط مختلف کشور، دریابید که وسعت لاگونهای پساب کاوهسودا که نسبت مستقیم با میزان آب مصرفی کارخانه دارد، با نمونههای مشابه وحشتناک و تکاندهنده بوده و نشان از مصرف آب آماده، شیرین و ارزان بیانتها در مراغه دارد.
به نظر میرسد آب اختصاصی از طریق خط لوله یا استحصال از چاههای عمیق در کارخانههای سرخه سمنان و فیروزآباد فارس بسیار کمتر از کاوهسودای مراغه بوده و به نسبت آن، پساب تولید و ذخیره شده در لاگونهای تبخیری و ترسیبی آنها بسیار کمتر از کاوهسودای مراغه میباشد و این امر، نشان از استفاده بهینه و صرفه جویی حداکثری از آب و بازچرخانی در آنها داشته ولی این امر در مراغه دریغ شده است و انگار قرار نیست کسی نگران وضعیت اسفناک آب سد باشد.
این ادعا در عکسهای هوایی مستخرج از گوگلارث سه کارخانه کربنات سدیم متعلق به یک مالک، قابل ارزیابی است. (تفکر در وضعیت لاگونهای تصاویر هوایی سه کارخانه سرخه سمنان، فیروزآباد فارس و کاوهسودای مراغه ضروری است)
بر این اساس باید از خطاهای گذشته درس گرفته و در شرایط تنشهای آبی، آب تخصیصی به کارخانه از سد علویان را به حداقل ممکن کاهش داده تا از یک طرف کارخانه خود را نسبت به نصب تصفیهخانه و بازچرخانی آب ملزم نماید تا پساب انباشته شده در لاگونها به حداقل ممکن کاهش یابد و از طرف دیگر آب آزاد شده بتواند به بخش کشاورزی و صنایع غذایی و کشاورزی مطابق با آمایش سرزمینی و هویت باغشهری مراغه اختصاص و جریان اشتغال این حوزهها را فعال نماید.