-
سه شنبه ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
-
۴:۵۹ ب.ظ
کشتی پرتلاطم سیاست در روستای ورجوی، با ناخدای جدید لنگر انداخت.
با رای قاطع شوراهای اسلامی روستای ورجوی
(آقایان جواد ارجمند آذر، موسی بینا، نادر امین دوست، حسین رجب زاده و محمد صادق قلیزاده)
مهندس علی سلیماندوست به عنوان دهیار جدید ورجوی انتخاب شد.
پایگاه خبری ورائوی، این انتخاب و این انتصاب را به فال نیک می گیرد و خدمت اهالی شریف روستای ورجوی، شوراهای اسلامی روستای ورائوی و دهیار منتخب روستا تبریک و تهنیت عرض می نماید. و از زحمات این عزیزان که در راستای توسعه و پیشرفت روستای ورجوی گام های مثبت و موثری برخواهند داشت، صمیمانه تقدیر و تشکر می نماید.
***
پس از 6 ماه از انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و گذشت 4 ماه از تحلیف شورای ششم، "آقای دهیار" در روستای ورجوی انتخاب شد. جناب آقای مهندس علی سلیماندوست به عنوان سومین دهیار روستای تاریخی فرهنگی ورائوی از توابع شهرستان مراغه برگزیده شد.
روستایی که بدلیل دارا بودنِ بسیاری از شاخص های توسعه روستائی و پتانسیل های بالقوه و مهم گردشگری و فرهنگی و نیز لزوم برنامه ریزی دقیق بجهت استفاده بهینه از منابع، می بایست خیلی زودتر از این، رنگ و بوی مدیریت کارآمدِ فعال و برنامه های عملیاتیِ در شُرف اجرا را به خود می گرفت. اما از منظر پایگاه خبری ورائوی این مبارک به دلایلی فعلا، اتفاق نیافتاده است. 1- تلاش یکجانبه گرایانه ی بی نتیجه 2- فرصت سوزی همراه با هزینه تراشی 3- تداوم عقب ماندگی های چند دوره در رشد و توسعه، طی این مدت کوتاه.
این جمله فعلا در گوشه ی ذهنتان باقی بماند؛ مدیریتی که به نظر می رسید با فرد اولیه ی پیشنهادی و مورد قبول شورای ششم می توانست بسیاری از برنامه های قابل طرح در شورا را در جهت رشد و توسعه روستای ورجوی عملیاتی کند؛ که نشد.
اما در این میان ما رویکرد رفتاری شورای ششم روستای ورجوی را که منجر به وضعیت حال حاضر در این روستا شده است، قابل تامل و قابل نقد می دانیم. و از حیث "فَذکّر إن نَفَعَتِ الذّکری" چند جمله ای من باب تذکر برای مردم و منتخبان مردم عرض می کنیم. معتقدیم که:
اولاً: شورا می توانست از همان آغاز، کاری بکند کارستان تا جلوی اتلاف وقت اهالی روستا و عقب ماندگی های برنامه ای –عمرانی و نیز هزینه تراشی های مازاد بر نیاز اهالی ورجوی را بگیرد. چرا که رصد اخبار و آمارهای ارائه شده از نهادهای ذیربط دولتی نشان می دهند در همین مدت کوتاه، خیلی از روستاها با تشکیل یک پارلمان محلی متحد و انتخاب یا ابقای یک مدیر برای یک روستا توانسته اند روند روبه رشد توسعه را در روستای خود حفظ کنند و حتی اعتبارات خرد و کلانی را نیز علاوه از واریزی های تعیین شده درردیف بودجه سالیانه از دولت یا نماینده و دیگر نهاد ها و همیاری ها و ... دریافت کنند.
اما آنچه که به نظر ما می توانست کارشورا را در همان اول کار، کارستان کند این است که شورای ششم می توانست با حفظ و ابقاء دهیار قبلی برنامه های روستا را در تحت نظارت خود و با مدیریت ایشان استمرار بخشد. چرا که همه می دانند با انتخاب یک دهیار یا یک مدیرجدید مبلغی از هزینه های جاری روستا نیز صرف هزینه های آموزشی ایشان می شود که این مهم از این منظر حائز اهمیت است که با این انتخاب، هم هزینه های آموزشی برای روستا افزایش می یابد (هزینه تراشی مازاد بر نیاز) و هم روستا، تجربه ی مدیریتی دهیار قبلی را از دست می دهد. کسی که در جریان برنامه های 4 سال قبل بوده است و در دوره جدید نیز می توانست با همکاری افراد تازه وارد شده به شورا کارها را از آن جائی که مانده است دنبال کند. نه از جایی که خودش باید ترسیم کند و برگردد به نقطه ی سر خط توسعه نیافتگی و عقب ماندگی روستا. (فارغ از اینکه با انتخاب فردی جدید برای مدیریت، مردم با یک روند مدیریتی جدیدی نیز مواجه می شوند که شاید بتواند کم کاری های قبلی را با مدیریت کارآمد خود جبران کند. اما این احتمالات نیز در آن شرایط مطرح بود: شاید بتواند، اگر بتواند و یا اگر بشود.)
و همین نقد برای شوراهای پنجم نیز وارد است که به محض آمدن بر روی کار، یک مدیر چند ساله ی مجرب و آموزش دیده را با انتخاب یک دهیار جدید غیرمجرب و تازه کار، عوض کردند. پس این دلیل نمی شود که، شورایی که با یک مدیر نمی تواند کار بکند یا به کار وادارش کند بنابراین آن مدیر نیز نمی تواند با شورای جدید کار بکند. شورا اگر شورا باشد می تواند یک مدیر ناکارآمد را به کار وا دارد. و مراد مردم را حاصل کند که اگر نشد آن وقت می تواند دست بر گزینه ای دیگر ببرد و مدیر جدیدی را جایگزین مدیر فعلی نماید. البته با ساز و کارهایی که خواهیم گفت. اما متاسفانه همین اتفاق نیز در مرکز تصمیم سازی شورای ششم اتفاق افتاد که قابل تامل و قابل نقد است. و خطرناک تر و قابل نقد تر آن که این تصمیم ها به روندی در روستای ورجوی تبدیل شوند که افرادی با تشکیل گروهی هم فکر، در پی کسب قدرت در شورا باشند و به محض آمدن بر روی کار، افراد مخالف خود را از کار بر کنار کنند و در این میان خدمت به مردم روستای ورجوی فرعیاتی باشد در کنار تنازعات سیاسی و منافع حزبی و جناحیِ گروهی خاص! که هزینه آن را فقط و فقط مردم خواهند پرداخت.
ثانیاً: از شورای مجرب و کاربلد دوره ی ششم، این انتظار نمی رفت که بدون جلب رأی و نظر اهالی روستای ورجوی ( از طریق اعلام فراخوان جهت گزینش #آقایدهیار یا حداقل شور کردن و مشورت کردن با مسئولین نهادهای فرهنگی، عمومی و دولتی روستا، یا مشورت با اصحاب رسانه و فعالین فرهنگی-مجازی ورجوی)، تنها یک نفر از عزیزان واجد شرایط را به این جایگاه مهم برگزینند. و دست ردّ بر سینه ی دیگر عزیزانی زنند که از نظر اهالی روستا جزء واجدین شرایط دهیاری بودند. که با گذشت زمان نیز مراد شورا حاصل نشود و روستایی به این بزرگی، بی بهره از توانائی ها و ظرفیت های مدیریتی آقای دهیار شود. فارغ از اینکه چه کسی انتخاب خواهد شد. ( لازم به تذکر است که نگارنده هیچ گزینه ای به عنوان گزینه ی پیشنهادی برای دهیاری ورجوی در ذهن نداشت و پیشنهاد نیز نکرد که تصور شود گزینه ی مد نظر خود را می خواهد در این نگارش به شورای ششم تحمیل کند؛ یا از افراد قبلی بخواهد حمایت نماید.) چه اشکالی دارد که منتخبین مردم برگردند بر رأی و نظر مردم در بسیاری از امور حاکم بر مردم. هم در این دوره و هم در دوره های قبل و بعد.
ثالثاً: آن هایی که حدنساب آراء را از مردم ورجوی امانت گرفتند و بر مسند شوراهای اسلامی روستا نشستند می بایست نیم نگاهی نیز به پشت سر بیاندازند که قبل از انتخابات همه در یک دایره ی سنجش ِ مردمی قرار داشتند. و این مردم بودند که با قدرت انتخابشان کسانی را در ردیف اول خدمت قرار دادند و بقیه را برای خدمت به جامعه، معطل نگه داشتند. این بدان معناست که کاندیداهای دیگر که رای لازم را کسب نکرده اند هنوز پایگاه اجتماعی خودشان را در بین مردم از دست نداده اند و جمعی از صاحب رایآنند. لذا این منتخبین مردم اند که می بایست بر رای دیگران احترام بگذارند و قبل از هر اقدامی، همان ها را نیز در جمع پارلمانی خودشان وارد کنند و شرکت دهند حتی برای یکبار هم که شده؛ تا ثابت کنند که اتحاد آفرین هستند. و به شور و مشورت با آن ها بپردازند. که این مهم موجبات هم افزائی ها و مشارکت ها را فرآهم خواهد ساخت. مگر ما معتقد بر این نیستیم که شورا وحدت آفرین است. شورا انسجام بخش است. شورا باید اختلافات را بردارد و به دوستی ها تبدیل کند. تمرکز شورا باید بر غلبه منافع عمومی بر منافع جناحی و حزبی و شخصی باشد. شوراست که می تواند و باید شور ایجاد کند و مردم را پای کار بیاورد. اما آیا آن با این شدنی است؟!
رابعاً: و در آخر در حالی که تنها روز چند بر اساس بخشنامه بودجه سال 1401[1] برای تنظیم بودجه سال 1401 روستای ورجوی باقی مانده است دهیار تازه واردِ تازه نفس، چطور خواهد توانست مبانی نظری و مولفه های مختلف بودجه روستا را مطالعه کرده، درآمدها و هزینه ها را پیش بینی کند و برای سال 1401 روستا برنامه مالی تنظیم نماید و به شورای ششم ارائه دهد؟! به نظر شما در این اندک فرصت باقیمانده، آیا امکان ترسیم یک برنامه جامع مالی که راهبرد های توسعه گردشگری روستا را نیز در بر بگیرد برای دهیار جوان روستای ورجوی وجود دارد؟
***
در بند 13 اُم فصل سوم (ضوابط اجرای بودجه) بخشنامه ی بودجه سال 1401 دهیاری های کشور آمده است: دهیاری مکلف است به استناد ماده 39 "آئین نامه اجرایی تشکیلات، انتخابات داخلی و امور مالی شوراهای اسلامی روستا و نحوه انتخاب دهیار" گزارش جامعی از عملکرد عمرانی و مالی (درآمد و هزینه) را در پایان هر سال مالی برای اطلاع اهالی روستا و عموم منتشر نماید. بعد از روی کار آمدن نهاد عمومی شورا و دهیار در روستای ورجوی فقط در دوره پنجم این اتفاق افتاد. و شورا و دهیار گزارش عملکرد های عمرانی و مالی روستای ورجوی را در اختیار اهالی قرار دادند. که می بایست شوراهای اسلامی روستای ورجوی دهیاری را ملزم بر این مهم از قانون کنند. که این گزارش در دوره های قبلی شورا اتفاق نیافتاده است و نگرانی عمده ما نیز در این دوره، در خصوص بودجه بر این است که این گزارش مهم و سرنوشت ساز بر امورات جاری و عمرانی روستا منتشر نشود. بنابراین طوری نباشد که تصور شود مردم یا حتما باید جزئی از شورا و دهیاری روستا باشند تا بدانند محتوای این گزارش مالی چیست یا حق دخالت در بودجه و دانستن کم و کیف آن و نحوه هزینه کرد درآمد روستا را ندارند. در حالی که مردم، ولی نعمت اند و هم آنانی هستند که خیلی ها را سرکار آورده اند و قانون نیز ملزم کرده که گزارش درآمد و هزینه در پایان هر سال به اطلاع مردم شریف به طریق ممکن رسیده شود. و در خصوص عده ای نیز که می گویند: "مردم به ما اعتماد کرده و رأی داده اند، پس آن طور که میخواهیم جذب درآمد و خرج منابع می کنیم و گزارشات را منتشر نمی کنیم." باید بگوئیم که آیا قانونگذار و قانون این را نمی دانستند که شما اکنون می دانید؟!
در شرایط سکوت مسئولین و قهر شورا با رسانه های داخلی روستا و نامعلوم بودن کم و کیف جلسات، تصمیم ها و نتیجه عملکرد ها، پایگاه های خبری روستا نیز نمی توانند مشکلات روستا را آنچنان که باید منعکس کنند چرا که کسی نیست جواب بدهد و مطالبات را پیگیری کند. /
و حسن ختام این کلام ناقص را به این آیه ی عظیم متصل می کنیم باشد که مفید به فایده واقع شود.
إِنَّ الله لایُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم"
"خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت.
و من الله التوفیق
هادی رستمی آذر
پایگاه خبری تحلیلی ورائوی
[1] بخشنامه سال 1401؛ فصل دوم؛ بند ج؛ ردیف 1؛ بودجه دهیاری مشتمل بر دو بخش درآمد و هزینه بوده و باید در قالب فرم های ابلاغی تا پایان دی ماه هر سال تهیه و به شورای اسلامی روستا ارائه شود. و شوای مذکور پیش از پایان اسفند ماه، بودجه مصوب را پس از تائید هیئت تطبیق برای اجرا به دهیاری ابلاغ نماید.