-
جمعه ۱۴۰۱/۱۲/۱۹
-
۱۲:۱۶ ب.ظ
بیانات دکتر حسین اکبریان ورجوی در سالروز ولادت یگانه منجی عالم بشیریت
هشتمین جلسه از سلسله جلسات هفتگی هیئت الزهراء (س) ورجوی برگزار شد.
خلاصه ای از متن سخنرانی بدین شرح است:
... در این وانفسای انسانی و آنجا که تاریکی ها و بدی ها زیاد شده اند این کارها ارزشمند هستند. من صمیمانه از این عزیزان که چنین برنامه هایی را تدارک می بینند تشکر می کنم.
روستای ورجوی در جای خودش نعمتی عجیب است. این برنامه ها این شهدا این عالمان این هیئت ها و این دوستداران حضرت سید الشهداء علیه السلام واقعا نعمتی هستند برای روستای ما. و اگر ما به این ها حرمت قائل شویم خداوند برکاتش را به روستای ما نازل خواهد کرد. ما باید حرمت شناسی یادبگیریم و به ولی نعمتان و بزرگان و آن هایی که افتخار این روستا هستند به این ها احترام قائل شویم خداوند نعماتش را نازل خواهد کرد و جوانان روستای ما نورانیت پیدا می کنند. و ما اگر این حرمت شناسی را در یک مکتبی ادا کنیم در آن مکتب نیز نورانیت ایجاد می شود. دست بوسی بزرگان یکی از مصادیق احترام است ما باید بزرگان را از خود راضی نگه داریم. و پدر و مادرمان را احترام ویژه قائل شویم. ما نباید خدایی نکرده به بزرگان دینمان در زبان احترام قائل شویم و در عمل پشت به این بزرگان بکنیم. یکی از بزرگ منشی های روستای ما این است که جوانان روستا آن زمان واقعا اهل مکتب امام حسین علیه السلام بودند و آزادمرد و صادق بودند. از جیبشان خرج می کردند. با همدیگر مهربان بودند همدیگر را خوب می شناختند. اگر مشکلی بود همواره کنار هم بودند.
برخی ناسازگاری ها و عصبانیت ها که از اهالی این روستا گاها مشاهده می کنیم از این حیث است که ما زیر بار ظلم نمی رویم. و توهین ها و بی ادبی ها را بر نمی تابیم. و ما امروز می بایست این قدرت و این خصوصیت را برای پیشرفت امورات خودمان استفاده کنیم. باید از جوانان خوشفکر روستا که دلسوز روستا هم هستند استقبال کنیم.
عزیزان من! امروز سخت ترین دوران برای انسان است. یعنی در هیچ کجای تاریخ زمانی به سختی این زمان وجود نداشت. اکنون می بینیم با این که فرزند انسان کنار پدر و مادرش هست ولی در واقع این طور نیست. و فکرش جای دیگری سیر می کند. زندگی می کند ولی آرزوهایش با این زندگی نمی خورد. و یک ناسازگاری بوجود آمده است. که فرزند با پدر آن قدر فاصله فکری عقیدتی پیدا کرده که پدرش را نمی شناسند. چرا چون می گوید پدر شما مرا درک نمی کنید و با پدرش عالم ها فرق می کند. در یک روز 100 ها سال فاصله می گیرد.
بنده به عنوان یک معلم کوچک عرض می کنم. وقتی دیدند نمی توانند ایران را دچار شکست کنند با ترور با جنگ با تحریم. آمدند نقطه قوت و ریشه ی ایرانی ها را پیدا کردند و دست گذاشتند روی آن. عزیزان من ما دو ریشه داریم. یک ریشه هایی که رشد می کنند و آینده را می سازند و ریشه هایی که امروز ما را ساخته اند. و دشمنان نتوانستند ریشه های ما را بزنند. دشمنان ما 17000 نفر از افراد تراز اول انقلاب را ترور کرده اند. و 300 هزار نفر از افراد شاخص جامعه ما را در جنگ شهید کرده اند. این ها را چه کسانی شهید کرده اند. شهدای ما نوابغ اجتماعی کشور ما بودند. وقتی دشمنان این افراد شاخص ما را از میان برداشتند یک خلاء مدیریتی بوجود آمد. وقتی ده نفر به خارج می روند به زانوی مان می زنیم و می گوئیم فرار مغز ها اتفاق افتاد ولی نمی گوئیم که 300 هزار نفر انسان نخبه را کنار هم گذاشتند و تیر زدند و از دستمان گرفتند. 300 هزار نفری که در بین شان افرادی مثل شهید سلیمانی ها بودند. و قطعا اگر می ماندند می دیدیم که ده برابر از شهید سلیمانی قوی تر هستند. شما دیدید که یک نفر از این شهدا چه غوغائی کرد در دنیا !؟ چنین انسان هایی را از دست ما گرفتند.
در مصر همایش برگزار کردند و گفتند از ایران عبرت بگیرید یک روز انقلاب کرد و پای انقلابش ایستاد و اکنون به چنان قدرتی رسیده است که می تواند فضاپیما بفرستد به آسمان و این حسرتی است برای کشورهای منطقه و دنیا. این ها دیدند نمی توانند کاری برای ایران بکنند و دست گذاشتند روی جوانان. و هویت جوانان ما را نشانه گرفتند. و خواستند یک هویت جدید جعلی برای جوانان ما بسازند. امروز مهم ترین هدف دشمنان ما این است که هویت جوان ایرانی را از دستش بگیرد. و خیانتی که آتاترک در کشورش انجام داد برداشتن حجاب از سر زنان مسلمان نبود این بود که به ملتش گفت بیایید زبان خودمان را از عربی به لاتین تغییر دهیم... یعنی آمدند گذشته ی ملت را بریدند. و گفتند گذشته مهم نیست و میراث در برابر ثروت چیزی نیست. یعنی ریشه ها را بریدند.
امروز دشمنان می خواهند هویت تاریخی و دینی ما را از دستمان بگیرند. می گویند سه چیز در تاریخ مهم و مقدس است. در جامعه مسجد؛ در خانه مادر و در مدرسه معلم. دشمنان می گویند هیچ چیزی در دنیا مقدس نیست. دشمنان (از ذهن ملت های دارای فرهنگ) مقدس زدائی می کنند. و می گویند مادر و مسجد و معلم چه قداستی دارد!؟ و با شیوه های مختلف شبهه افکنی می کنند در دل جوانان.
وقتی هویت و قداست خانه و جامعه و اندیشه از دست رفت براحتی می توان یک جوان را بازی داد. شما یک نفر را تصور کنید که ده جمله را می گوید و جمله دهم را که دروغ است می خواهد در جامعه تزریق کند. چگونه؟ با اعتماد سازی. وقتی یک نفر نه (9) جمله راست گفت و اعتماد سازی کرد قطعا جمله دهم را که دروغ است می تواند براحتی در جامعه قالب کند چون قبلا اعتماد سازی کرده است. اکنون در جامعه ما دشمنان با رسانه های اجتماعی به جوان ما تزریق می کند که همه چیز را از شما گرفته اند. آزادی را گرفته اند رفاه را گرفته اند شادی را گرفته اند. و از این ها آن قدر می گویند تا ذهن جوان را آماده کنند برای بازی های بعدی...
عزیزان من! دشمنان ما می خواهند ما را از بزرگانمان جدا کنند. می خواهند ما را از امام حسین علیه السلام جدا کنند. چگونه؟ می آیند هیئت می زنند. و نام امام حسین را هم می آورند اما کاری با هدف امام ندارند. عزیزان من مهم حسینی بودن و مسلمان بودن نیست مهم مسلمان ماندن و حسینی ماندن است. و از جمله شروط خداوند نیز در قرآن همین است. کسانی که گفتند الله رب ماست و استقامت کردند برآن ها فرشتگان را نازل می کنیم. نه ترسی بر آن هاست و نه اندوهگین می شوند. ما در استقامت کردن هایمان به مشکلاتی بر می خوریم و جوانان ما را فریب می دهند.
عزیزان من! روستای ما در کشورمان افتخاری است. و اکنون نیز چنین است. فرزندانی را تربیت کنیم که در چنین مکان هایی جلساتی را برگزار می کنند و هفته ها برنامه می گذارند. و مطمئن باشید که اگر شکرگذار این نعمت ها باشیم خداوند برایمان خواهد افزود. و ما باید از این جلسات استفاده کنیم. و هدف داشته باشیم.
عشق امام حسین علیه السلام می تواند ما را در مسیر بیاورد. و می فرمایند تولی و تبری یعنی با دوستان خدا دوست و با دشمنان خدا دشمن باشیم. نه این که بگوئیم ما با همه می توانیم سازگاری داشته باشیم. هم با عرق خور می نشینم هم با اهل نماز و اهل فلان و فلان. این نیست و مکتب ما این را نمی گوید. و انعطاف این نیست که ما باید هم رنگ باشیم. و این یک خیانت بزرگ است.
عزیزان من! امروز شادی امام زمان در گرو دلسوز بودن ما به همدیگر است. هرچه قدر به بزرگترهایمان احترام بگذاریم موجبات شادی امام زمانمان را فراهم خواهیم کرد. هر چه قدر بتوانیم اسرار همدیگر را حفظ کنیم. و در فکر همدیگر باشیم می توانیم رضایت امام زمانمان را بدست بیاوریم. نکند که ما در این مجالس بیاییم و زندگی مان تفاوتی نداشته باشد. و در نیت ها و تربیت ها و ... فرق نکنیم که سرابی بیش نخواهد بود. و آیه ای امید بخش ما را نوید می دهد که هر کسی در راه ما جهاد کند ما راه ها را به او نشان خواهیم داد.
عزیزان من بزرگترین بحران های آخرالزمان بحران نیت هاست. و صدق نیت در آخرالزمان خیلی سخت است که اگر در کارها هرچند آرام اما با صدق نیت کار کنیم قطعا پیروزی از آن ما خواهد بود.
جشن بزرگ نیمه شعبان|1401؛ روستای ورجوی هیئت الزهراء سلام الله علیها
📡 پایگاه خبری تحلیلی ورجوی
www.varovi.ir
▪️اینستاگرام■روبیکا| ایتا□سروش□بله□تلگرام
□ @varjovi ■ @varovi_ir