-
یکشنبه ۱۳۹۷/۰۷/۲۲
-
۷:۲۶ ب.ظ
طرح: #قیام_برای_خدا
با اقتباس از آیه 46 سوره سباء و وصیت نامه شهدای روستای ورجوی (مراغه)
موضوع مفهومی: پذیرش مسئولیت های اجتماعی بصورت فردی و یا دو به دو (جمعی و گروهی)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ۚ مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ
بگو که من به یک سخن شما را پند میدهم و آن سخن این است که شما خالص برای خدا دو نفر دو نفر با هم یا هر یک تنها قیام کنید و (درباره من) عقل و فکرت کار بندید تا به خوبی دریابید که صاحب شما امت را جنون نیست، او جز این نیست که رسول خداست و از عذاب سخت روز قیامت که شما را در پیش است میترساند.
ــــــــــــــــــــتَقُومُوا لِلَّهِـــــــــــــــــــــــ
پیام ها
1- يكى از وظايف انبيا، موعظه مردم است. «أَعِظُكُمْ»2- تنها به حرف اكتفا نكنيد، بايد به پا خواست. «تَقُومُوا» 3- آن چه مهم است قيام خالصانه براى خداست، تعداد و نفرات نقش اصلى را ندارد. «تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى» 4- قيام سه عنصر لازم دارد: خلوص، «لِلَّهِ» رهبر، «بِصاحِبِكُمْ» فكر و برنامه. «تَتَفَكَّرُوا» حركتها و انقلابهايى كه براى خدا نباشد و برخاسته از عقدهها و هوسها و براى كسب ثروت باشد به جايى نمىرسد. اگر انقلاب همراه با فكر و برنامه جامع نباشد و يا رهبر الهى همراه و مصاحب با انقلابيون نباشد به نتيجهاى نمىرسد و بقا و بركاتى نخواهد داشت. 5- پيامبر، كوچكترين نقطه ضعف روحى ندارد. او سالها در ميان شما زندگى كرده و همه او را به عقل و درايت مىشناسيد و نسبت جنون به او ناشى از بىفكرى است. «تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ» 6- رهبر الهى، همنشين و همسخن با مردم است. «بِصاحِبِكُمْ» 7- خداوند حامى پيامبران است و تهمتها را از آنان دفع مىكند. «ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ» 8- با اين كه كار پيامبران بشارت و هشدار است، امّا هشدار بيشتر مورد توجّه قرآن است، زيرا افراد غافل به هشدار نياز بيشترى دارند. «إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ» 9- هشدار انبيا به سود مردم است. «نَذِيرٌ لَكُمْ» 10- عذاب، پيش روى شماست، اگر در راه خدا قيام نكنيد، هم در دنيا گرفتار مىشويد و هم قيامت دور نيست. «بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ» تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 461